میراکو

Neon Genesis Evangelion

Neon Genesis Evangelion

Neon Genesis Evangelion  یک سریال انیمه ژاپنی از ژانر مکاست که توسط Gainax تولید و توسط Tatsunoko انیمیشن‌سازی شده است. کارگردانی این سریال توسط هیدئاکی آنو انجام شده و از اکتبر 1995 تا مارس 1996 از شبکه TV Tokyo پخش شد. این سریال داستانی پیچیده و عمیق را در جهانی آینده‌نگرانه روایت می‌کند که 15 سال پس از یک فاجعه جهانی به نام Second Impact می‌گذرد.

داستان سریال بر روی شخصیتی به نام شینجی ایکاری تمرکز دارد، یک نوجوان که توسط پدرش گندو ایکاری به سازمان مرموز Nerv  فراخوانده می‌شود. شینجی مجبور است یک ماشین بیومکانیکی به نام Eva  را هدایت کند تا با موجوداتی به نام Angels مبارزه کند. این سریال علاوه بر نبردهای مکانی، به بررسی تجربه‌ها و احساسات شخصیت‌ها نیز می‌پردازد و عمیقاً به انگیزه‌ها و دلایل پشت رفتارهای انسانی می‌نگرد.

Neon Genesis Evangelion  به عنوان یک Deconstruction  از ژانر مکا شناخته می‌شود و تصاویری با ریشه در کیهان‌شناسی شینتو و سنت‌های عرفانی یهودی و مسیحی مانند داستان‌های Midrashic  و   Kabbalah  به کار می‌برد. در این سریال، تحلیل‌های روانکاوانه رفتار انسانی که توسط فروید و یونگ ارائه شده‌اند، به وضوح دیده می‌شوند. سریال Evangelion به طور گسترده‌ای به عنوان یکی از بزرگترین انیمه‌های تمام دوران شناخته می‌شود.

خلاصه داستان

در سال 2015، پانزده سال پس از یک فاجعه جهانی به نام Second Impact ، شینجی ایکاری توسط پدرش گندو ایکاری به شهر آینده‌نگر Tokyo-3  احضار می‌شود. او به طور ناگهانی درگیر نبردی با یک Angel  به نام Sachiel  می‌شود که به عنوان یکی از موجودات پیشگویی شده در Scroll های دریای مرده شناخته می‌شود. ماشین‌های بیومکانیکی Evangelion  که توسط Nerv  ساخته شده‌اند، تنها سلاح‌هایی هستند که توان مقابله با این موجودات قدرتمند را دارند. شینجی در ابتدا از     هدایت Unit-01  خودداری می‌کند، اما در نهایت مجبور می‌شود که به عنوان خلبان این ماشین وارد نبرد شود.

پس از پیروزی در این نبرد، شینجی به زندگی در توکیو-3 عادت می‌کند و با سایر اعضای Nerv  و خلبانان دیگر        مانند       Rei Ayanami  و Asuka Langley Soryu  آشنا می‌شود. با گذر زمان، او به تدریج اعتماد به نفس خود را به دست می‌آورد و با احساسات پیچیده‌ای نسبت به اطرافیانش مواجه می‌شود. اما این اعتماد به نفس او با شکست‌ها و چالش‌های جدیدی که با هر Angel  جدید روبرو می‌شود، به چالش کشیده می‌شود.

تولید و توسعه

کارگردان هیدئاکی آنو پس از شکست پروژه‌های قبلی خود، با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد. این سریال تا حد زیادی بازتاب دهنده این وضعیت روحی اوست. Neon Genesis Evangelion به عنوان یک استعاره از چهار سال افسردگی آنو در نظر گرفته می‌شود. او تلاش کرد تا تمام احساسات خود را در این کار قرار دهد و این سریال را به عنوان یک کار شخصی و عمیق به تصویر بکشد.

در طول تولید، این سریال با چالش‌های زیادی مواجه شد و چندین تغییر در داستان اصلی ایجاد شد. برای مثال، تعداد Angels  از 28 به 17 کاهش یافت و پایان‌بندی سریال نیز تغییر کرد. در نتیجه این تغییرات، داستان سریال به طور فزاینده‌ای به بررسی عمیق‌تر شخصیت‌ها و درگیری‌های روانی آن‌ها پرداخت.

پایان‌بندی جنجالی

پایان دو قسمت آخر سریال بسیار متفاوت و انتزاعی بود و بسیاری از مخاطبان را گیج و ناامید کرد. این پایان‌بندی جنجالی منجر به بحث‌ها و انتقادهای زیادی شد. در سال 1997، فیلم The End of Evangelion به عنوان یک پایان جایگزین ارائه شد که به نوعی به عنوان بازسازی دو قسمت آخر سریال عمل می‌کند. این فیلم با ارائه یک پایان‌بندی بیشتر اکشن‌محور و قابل فهم‌تر، موفقیت‌های زیادی کسب کرد و به تحسین گسترده‌ای دست یافت.

تأثیر و میراث

Neon Genesis Evangelion تأثیر زیادی بر فرهنگ عامه ژاپن و حتی فراتر از آن گذاشت. این سریال به عنوان یک پدیده اجتماعی در ژاپن مطرح شد و باعث ایجاد بحث‌ها و مطالعات زیادی در سراسر جهان شد. منتقدان و جامعه‌شناسان این سریال را به عنوان یک Deconstruction از ژانر مکا توصیف کرده‌اند و تحلیل‌های عمیقی از شخصیت‌ها و داستان پیچیده آن ارائه داده‌اند.

Evangelion به عنوان یکی از بزرگترین آثار انیمه‌ای شناخته می‌شود که تأثیر زیادی بر تولیدات انیمه‌های بعدی داشته است. این سریال با تلفیق عناصر روانشناسی، فلسفه، دین و مکاشفه‌های علمی، تجربه‌ای بی‌نظیر را برای مخاطبان خود به ارمغان آورده است.

Avatar photo
درباره نویسنده

Mir Masom

پست قبلی

پست بعدی

×